برای دیگر کاربردها آلبانی (ابهامزدایی) را ببینید. جمهوری آلبانی Republika e Shqipërisë آلبانی پرچم نشان ملی شعار ملی: تو ای آلبانی، به من بزرگواری بخش، به من نام آلبانیایی بخش. سرود ملی: سرودی برای پرچم پایتخت تیرانا ۴۱°۲۰′ شمالی ۱۹°۴۸′ شرقی بزرگترین شهر تیرانا زبان رسمی آلبانیایی نوع حکومت جمهوری پارلمانی نام حاکمان • رئیس جمهور • نخستوزیر بوجار نیشانی سالی بریشا موارد منجر به تشکیل از امپراتوری عثمانی از ایتالیا ۲۸ نوامبر ۱۹۱۲ اکتبر ۱۹۴۴ - آبها (٪) ۴٫۷ جمعیت - سرشماری ۳٬۵۶۳٬۱۱۲ (۱۲۶ام) - تراکم جمعیت ۱۲۳/km۲ (۶۳ام) تولید ناخالص داخلی (تخمین ۲۰۰۸) - مجموع ۱۵٬۷۰۰ بیلیون دلار (۱۱۲ام) - سرانه ۴٬۴۰۰ دلار (ام) شاخص توسعه انسانی (۲۰۰۷) - (بالا) (۴۵ام) واحد پول لک (ALL) منطقه زمانی CET (ساعت جهانی۱+) - تابستانی (DST) CEEST (ساعت جهانی) دامنه اینترنتی .al پیششماره تلفنی +۳۵۵ جمهوری آلبانی کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیرانا است. جمعیت آلبانی دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر و جمعیت پایتخت آن ۴۲۱ هزار نفر است. نظام سیاسی آلبانی دموکراسی پارلمانی است. آلبانی از اعضای ناتو و تنها عضو سازمان کنفرانس اسلامی در اروپا میباشد. واحد پول این کشور لک نام دارد و اقتصاد آن در حالت گذار به بازار آزاد است. اصلاحات بازار آزاد، باعث شده تا اقتصاد این کشور بهویژه در بخشهای انرژی و زیرساختهای ترابری، به روی سرمایهگذاری خارجی باز شود. آلبانی از ژانویه ۲۰۰۳ در فهرست نامزدهای احتمالی پیوستن به اتحادیه اروپا قرار داشته و به طور رسمی در ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ برای عضویت در این اتحادیه درخواست دادهاست. ۹۵ درصد مردم این کشور از تبار آلبانیایی و بقیه بیشتر یونانی هستند.[۱] ۷۰ درصد مردم آلبانی مسلمان و ۳۰ درصد مسیحی هستند.[۲] مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بود. آلبانی ۴۳۱ سال در دست امپراتوری عثمانی بود[۳] و در دوره معاصر ۵۰ سال حکومت کمونیستی را پشت سر گذاشتهاست. در حدود یکسوم این کشور جنگلی است و آلبانی از نظر گونههای گیاهی کشوری غنی است. ریشه نام سرزمین آلبانی در سدههای پیش از میلاد بخشی از سرزمین پهناوری به نام ایلیریا بودهاست که نام آن برگرفته از نام تیره ایلیری از تیرههای هندواروپایی است که به سامانهای شرق شبهجزیره بالکان کوچ کرده بودند. نام بومی این کشور در خود زبان آلبانیاییها، اِشچیپِری (Shqipëria) است ولی بصورت بینالمللی این کشور با نام آلبانی شناخته شدهاست. واژه آلبانی احتمالاً از زمان پیش از دوره کلتها بجا مانده و به معنی سرزمین تپههاست. ریشه آلب در این نام با نام کوهستان آلپ همریشهاست. نظر دیگری نیز هست که این نام را با واژه هندواروپایی آلب به همعنای سپید همریشه میداند. نام آلبانی در زبان عربی بگونه ارناووط درآمده و در ترکی این واژه معرب، شکل آرناؤود بخود گرفته و ترکیهایها آلبانی را با این نام مینامند. تاریخ Tribues illyriennes قلمرو ایلیریها. آلبانی دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و کهنی است. شواهد و مدارک بیشمار کشف شده از دوران نوسنگی، آلات و ابزار سنگی مورد استفاده قرارگرفته که متعلق به ۱۰۰۰۰ سال تا ۱۰۰۰۰۰ سال پیش بودهاست. شواهد استقرار فرهنگی مهمی در دوره جدید عصر حجر و دوره سوم عصر حجر که بین ۲۰۰۰ سال تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دلالت میکند. نیاکان آلبانیاییها را قوم هندواروپایی ایلیری تشکیل میدهند[۴]، بعضیها معتقدند که ایلیریها حدود ۲۵۰۰ سال پیش از اروپای مرکزی و مشخصاً آلمان کنونی به ایلیریا شامل منطقهای چند بار وسیعتر از آلبانی کنونی مهاجرت کردند. تاریخ آلبانی نشان میدهد که در اوایل هزاره دوم قبل از میلاد در ایلیریا مردمانی زندگی میکرده که آنها را قوم ایلیری مینامیم، گسترده جغرافیایی ایلیریا بسیار وسیعتر از آلبانی کنونی بودهاست و اسلوونی، کرواسی، مونتهنگرو و مقدونیه و یونان شمالی را شامل میشدهاست. در نقاط دیگر بالکان از جمله هرزگوین و مونتهنگرو، ایلیریها در مقابل مهاجمان روم و اسلاو عقبنشینی کردند و عمدتاً ایلیریها در منطقه کنونی آلبانی ماندگار شدند. فرهنگ ایلیریاییها بسیار قدیمی و از زمان سنگی متکامل شدهاست این فرهنگ در سرزمین آلبانی تا دوره برنز حدود سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد مسیح بودهاست. در طی سدههای پیاپی، اندیشه، آداب و رسوم ایلیری با مسیحیت و اسلام در آلبانی پیوند خوردهاست. منطقه آلبانی از دیرباز، مورد توجه قدرتهای بزرگ بود. نخست، یونانیان در دوران پیش از ظهور مسیحیت به این منطقه حمله کردند و منطقه را تحت سلطه خود درآوردند. ایلیریها در مناطق جنوبی و حاشیه دریای آدریاتیک، از یونانیها شکست خوردند. یونانیها، مستعمرات خود از جمله شهرهای اپیدامنوس و آپولونیا (جنوب آلبانی) را در سده هفتم پیش از میلاد بنا کردند. مبارزه ایلیریها با یونانیها در آبهای دریای آدریاتیک سدهها ادامه داشت. دزدان دریایی ایلیر، مانع از برقراری امنیت و نظم مطلوب یونانی بودند.[۵] کشور آلبانی در دورههای بعد، حوزه نفوذ قدرتهای بزرگ شد. این منطقه زمانی جزو مستعمرات امپراتوری روم غربی بود و درگیری و رقابت میان دو امپراتوری روم غربی و شرقی، بارها سرنوشت منطقه را تغییر داد. با این وجود ایلیریها توانستند در مقابل حملات و تجاوزات امپراتوریهای غربی و شرقی، اسلاوها و نهایتاً ورود ترکان عثمانی به این سرزمین، هویت تاریخی خویش را حفظ کنند. مهمترین خطر آلبانی از ناحیه اسلاوها بود که از سوی امپراتوری روم شرقی حمایت میشدند. حملات اسلاوها با پشتیبانی کنستانتینوپول در سدههای ۷ تا ۹ میلادی رخ داد و به نابودی و تخریب فرهنگی و تمدنی روم کاتولیک منجر گردید. اسلاوها، به تخریب فرهنگی و تمدنی و کشتار ایلیریها پرداختند. در نتیجه این حملات پیاپی، بسیاری از آلبانیاییها به مناطق کوهستانی رفتند. در سدههای یکم و دوم پیش از میلاد، حکومت ایلیر تحت فشار شدید رومیها بود، ایلیریها بخش بزرگی از قلمرو خود را در هرزگوین و مونتهنگرو از دست دادند. در سال ۱۶۸ ق. م مقر پادشاهی ایلیر در اسکودار به دست رومیان تسخیر شد و بدین ترتیب، حکومت طولانی رومیها بر سرزمین کنونی آلبانی آغاز شد و تا ۴ سده بعدی ادامه داشت. رومیها مستعمرات و پادگانهای نظامی ایجاد کرده و به لاتینیسازی، شهرهای کناره دریای آدریاتیک پرداختند. مانویگری یکی از عناصر فرهنگ شرقی بود که از طریق رم وارد آلبانی گردید. عناصر مانوی تأثیر برجستهای در کلیسای بوگومیل داشتند و احتمال آن نیز است که مجموع قوانین کهن ایلیری بر مبنای قوانین و دستورهای مانوی تدوین شده باشد.[۶] دوره عثمانی Georges Castriote, Albanie اسکندربیگ (گیرگی کاستریوتی). تسلط عثمانیها در تاریخ آلبانی طولانیترین دوران استیلای حکومت خارجی بر این سرزمین است. پس از رومیها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرتهای دوران تاریخ بر آلبانی میباشد تا قرن چهاردهم که هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی بر آنها سیطره و نفوذ کند، عثمانیها موفق شدهبودند بر آن مناطق دسترسی پیدا نمایند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملاً با آداب و رسوم قبیلهای مردم تفاوت داشت. بسیاری از روشنفکران مسیحی و یا روشنفکران مسلمان لاییک، با هدف ایجاد جامعهای متمایز با جامعه عثمانی آلبانی، توجه زیادی به قهرمانان و شخصیتهای مسیحی کردند. ضدیت با عثمانی به عنوان بیگانگان و متجاوزان، به طرح ادبیات ضد دینی و یا مسیحیایی منجر شد. دولت کمونیستی آلبانی نیز در سال ۱۹۶۸، اسکندربیگ را قهرمان ملی اعلام کرد. اسکندربیگ قهرمان آلبانیایی است که در کودکی اسلام آورد و در دربار سلطان مراد دوم تربیت شد. سلطان بعدها او را به دلیل شجاعت و شایستگیهای نظامی، به مقام بیک رسانید و فرماندهی قشون نظامی را بدو سپرد ولی اسکندربیک به آلبانی بازگشت و دوباره به مسیحیت گروید و نام گیرگی کاستریوتی را برگزید. اسکندربیگ به مدت ۲۵ سال علیه عثمانی جنگید. هدف او، آزادسازی آلبانی بود. پرچم وی به رنگ سرخ با دو عقاب سیاهرنگ، از قدیمیترین نشانهای ایلیری بود. جمله او معروف است که خطاب به مردم گفت:«من برای شما آزادی نیاوردم، من آن را اینجا در میان شما یافتم.» او از حمایت دولتهای مسیحی و نیز، ناپل، مجار و پاپ برخوردار بود و جزو نیروهای صلیبی مورد حمایت پاپ در بالکان شمرده میشد. تنها بعد از مرگ اسکندربیگ بود که راه برای عثمانیها باز شد و آنها توانستند منطقه را به تصرف کامل خود درآورند. اسکندربیگ، از نظر مسیحیها و مسلمانها، قهرمان راستین آلبانی است. وی از مهمترین شخصیتهای کاتولیک است. توافق مسلمانان و مسیحیان آلبانی بر اسکندربیگ، نشانه خوبی برای شناخت روحیه ملی آلبانیاییها است، چراکه، اکثریت جامعه آلبانی، عثمانیها را متجاوز میدانند. پس از آنکه دولت عثمانی با زوال مواجه شد، دولت مستقل آلبانی در سال ۱۹۱۲ میلادی، و کلیسای ارتدوکس آلبانی به صورت مستقل اعلام موجودیت کرد. مجمع کشورهای بالکان متشکل از بلغارستان، صربستان، یونان و مونتهنگرو که در سال ۱۹۱۲ م. (۱۲۹۱ خورشیدی) بهوجود آمدهبود پس از نبرد با عثمانیها تا حوالی تنگههای بسفر و داردانل پیشروی داشتند. پس از شکاف میان کشورهای عضو مجمع کشورهای بالکان روسیه به امید دست یافتن بر تنگههای یادشده به صربستان قول داد تا از حق آن کشور برای دستیابی به سواحل آدریاتیک حمایت نماید. اما، اتریش که مخالف دستیابی صربستان به این دریا بود به شدت باتحقق چنین پدیدهای مخالفت کرد و بدینگونه بحرانی دیگر روابط بینالملل را تهدید نمود. درسال ۱۹۱۳ م برای حل این بحران، کنفرانسی در لندن تشکیل شد که در آن به دلیل توافق دو قدرت اصلی وقت اروپا، آلمان و انگلستان، تصمیم گرفته شد که با تشکیل کشور جدید آلبانی، دست صربستان از دریا کوتاه شود و درعوض اراضی محدودی در بالکان به آن کشور داده شد، و بدینگونه کشور کوچک آلبانی در بخش غربی بالکان و ساحل شرقی دریای آدریاتیک پدید آمد. آلبانی این استقلال را بیشتر مدیون کشورهایی چون ایتالیا و مقدونیهاست که نمیخواستند صربستان قوی شود زیرا در آن زمان صربستان تلاش داشت بخشهایی از آلبانی را تحت تسلط خود درآورد. پس از استقلال آلبانی تحت حمایت امپراتوری آلمان قرار گرفت و به همین دلیل در جنگ جهانی اول کشورهای فرانسه، مونتهنگرو، صربستان، اتریش و ایتالیا آن را تا پایان جنگ تصرف کردند. دوره معاصر در سال ۱۹۲۰ میلادی، جامعه آلبانی به دو بخش تقسیم شد، یک بخش از بیکها و زمینداران سنتی به دور احمد بیک زوگو، جمع شدند و در منطقه شمال و مرکز، یک حکومت محلی تشکیل دادند. از سوی دیگر با حمایت غرب، نیروهای سیاسی روشنفکر مسیحی با رهبری اسقف ارتدوکس، فان نولی در جنوب حرکتی شکل گرفت.[۷] در چنین وضعیت دوگانه سیاسی که بر آلبانی از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ میلادی حاکم بود، به تدریج نیروهای احمد زوگو به سمت کوزوو عقبنشینی کردند. فان نولی، در سال ۱۹۲۴ میلادی، دولت جدید تشکیل داد. دولت فان نولی نتوانست شناسایی بینالمللی را در پی داشته باشد و شش ماه بعد، نیروهای احمد زوگو در پی کودتایی بر دولت فان نولی پیروز شدند. دولت احمد زوگو تا سال ۱۹۳۹ میلادی توانست در آلبانی امنیت نسبی ایجاد کند ولی او با تجاوز قوای ایتالیایی به یونان گریخت. در جنگ جهانی دوم هم آلبانی جزو نخستین کشورهایی بود که آلمان آن را اشغال کرد. آلمانیها آلبانی را به عنوان تبعیدگاه یهودیها در نظر گرفتند و به این ترتیب آلبانی تنها کشور اروپایی است که جمعیت یهودیانش پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت. پس از آن، پنجاه سال حاکمیت کمونیسم بر کشور آلبانی این کشور را از تمامی دیگر کشورهای اروپایی منزوی نموده بود تا اینکه با فروپاشی رژیم در سال ۱۹۹۰ این کشور استقلال خود را مجدداً بهدست آورد. با از هم پاشیدن نظام کمونیست در جهان (۱۹۸۹) حزبهای دموکراتیک جدید وارد میدان شدند و تغییر سیستم قدرت و ایجاد زمینه جدید باعث شد که آلبانی دوباره به سمت فرهنگ و فناوری غرب برود. رژیم کمونیستی انور خوجه در سال ۱۹۹۰ فروپاشید و در سال ۱۹۹۱ جمهوری آلبانی بنیاد شد. در انتخابات مارس ۱۹۹۲ و در میان فروپاشی اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی، حزب کمونیستی قدیم آلبانی یعنی حزب کار آلبانی شکست خورد. در اواخر سال ۱۹۹۶ و در پی فعالیت گروههایی که از ترفندهای هرمی استفاده میکردند بحران اقتصادی در کشور تشدید شد و در سال ۱۹۹۷ به اوج خود رسید و کشور را با شورش مسلحانه روبهرو کرد. این روند کشور را با موج تازهای از مهاجرت مواجه ساخت و بیشتر مهاجران به ایتالیا، یونان، سوئیس، آلمان و آمریکای شمالی رفتند. جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ بر آلبانی تاثیرگذار بود و شمار زیادی از آلبانیاییتباران کوزوو به آلبانی پناهنده شدند. آلبانی در سال ۲۰۰۹ عضو کامل پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو شد و خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا است. Flag of Albania.svg استقلال Flag of Albanian Provisional Government (1912-1914).svg آلبانی مستقل Flag of Albania (1914-1920).svg امیرنشین آلبانی Flag of Albania (1926-1928).svg جمهوری آلبانی Flag of Albania (1934-1939).svg پادشاهی آلبانی Flag of Albania (1939-1943).svg حکومت ایتالیا بر آلبانی Flag of Albania (1943-1944).svg حکومت آلمان بر آلبانی Flag of Albania (1946-1992).svg آلبانی سوسیالیست Flag of Albania.svg جمهوری آلبانی ۱۹۱۲ ۱۹۱۲–۱۹۱۴ ۱۹۱۴–۱۹۲۵ ۱۹۲۵–۱۹۲۸ ۱۹۲۸–۱۹۳۹ ۱۹۳۹–۱۹۴۳ ۱۹۴۳–۱۹۴۴ ۱۹۴۴–۱۹۹۲ از ۱۹۹۲ سیاست آلبانی «توافقنامه ثبات و همکاری» (SAA) با اتحادیه اروپا را که گام نخست برای درخواست عضویت به شمار میرود در ژوئن سال ۲۰۰۶ امضا کرده، اما اروپا به آلبانی توصیه کرده بود تا پیش از انتخابات پارلمانی در ۲۸ آوریل درخواست خود را ارائه نکند به همین دلیل این کشور درخواست خود را پس از تاریخ مذکور ارائه داد. جمهوری آلبانی یک دموکراسی پارلمانی است که بر پایه قانون اساسی که در سال ۱۹۹۸ اصلاح شد بنا شدهاست. انتخابات این کشور هر چهار سال یکبار برگزار میشود و در ژوئن ۲۰۰۲ آلفرد مویسیو به ریاستجمهوری برگزیده شد و جایگزین رجب میدانی گشت. سالی بریشا از اعضای پیشین حزب کمونیست آلبانی و رهبر حزب دموکراتیک، در انتخابات ژوئیه ۲۰۰۵ بار دیگر به قدرت رسید. سالی بریشا، نخستوزیر کنونی و رئیسجمهور پیشین آلبانی در هزاره جدید با هدف غلبه بر کمونیستها پا به عرصه قدرت گذاشت. او با وعده وارد کردن آلبانی به ناتو و اتحادیه اروپا در انتخابات به پیروزی رسید. رئیسجمهوری کنونی آلبانی، بامیر توپی، در ژوئیه ۲۰۰۷ توسط پارلمان برگزیده شد. اسکندربیگ (۱۴۰۵–۱۴۶۸) اسماعیل کمالی، قهرمان استقلال آلبانی (۱۹۱۲–۱۴) زوگ آلبانی رئیسجمهور (۱۹۲۵-۲۸) و پادشاه (۱۹۲۸-۳۹) انور خوجه (۱۹۴۴–۱۹۸۵) جغرافیا آلبانی کوچکترین کشور بالکان است[۸] که از شمال غرب با مونتهنگرو، از شمال شرق با کوسوو، از سوی خاور با مقدونیه و از طرف جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایهاست. در سمت غربی آلبانی دریای آدریاتیک و در سمت جنوب غربی آن دریای ایونی قرار گرفتهاند. ساحل آلبانی در تنگه اوترانتو با ساحل ایتالیا ۷۲ کیلومتر فاصله دارد. آلبانی بین مختصات عرض جغرافیایی ۳۸، ۲۹، ۳۹، ۴۲ از شمال و طول جغرافیایی ۱۶، ۱۹- ۴، ۲۱ از شرق قرارگرفتهاست که تقریباً هم ارتفاع استوا و قطب شمال میباشد. وسعت آلبانی ۲۸٬۷۴۸ کیلومتر مربع[۹] و مرز آن با دریا بالغ بر ۳۱۶ کیلومتر میباشد. آلبانی اهمیت جغرافیائی مهمی دارد زیرا درمحلی کلیدی واقع شده و کوتاهترین بندرگاه از مدیترانه به بالکان و قاره آسیا است. آلبانی آب و هوای نسبتاً معتدلی دارد. تابستانها هوا گرم و خشک و زمستانها هوا سرد و مرطوب است. اغلب خاک این کشور را کوه و تپه پوشاندهاست. تقسیمات کشوری کشور آلبانی به ۳۶ استان بخش شدهاست. برخی از استانها با هم تشکیل یک ناحیه میدهند. در آلبانی ۱۲ سامان وجود دارد. پایتخت آلبانی یعنی شهر تیرانا وضعیتی جدا و ویژه دارد. استانهای آلبانی از این قرارند: Albania-CIA WFB Map.png ۱ بِرات ۲ بولچیزه ۳ دِلوینه ۴ دِوُول ۵ دیبِر ۶ دراج ۷ اِلباسان ۸ فیِر ۹ جیروکاستِر ۱۰ گِرامْش ۱۱ هاس ۱۲ کاوایه ۱۳ کولونیه ۱۴ کورچه ۱۵ کرویه ۱۶ کوچوُوه ۱۷ کوکس ۱۸ کوربین ۱۹ لِژه ۲۰ لیبراژد ۲۱ لوشنیه ۲۲ مالِسی-اِ-ماده ۲۳ مالاکاستر ۲۴ مات ۲۵ میردیته ۲۶ پِچین ۲۷ پِرمِت ۲۸ پوگرادِتس ۲۹ پوکه ۳۰ سارانده ۳۱ اِشکودِر ۳۲ اِسکراپار ۳۳ تِپِلِنه ۳۴ تیرانا ۳۵ تروپویه ۳۶ وِلوره اقتصاد اقتصاد آلبانی بیشتر به کشاورزی و صادرات کروم متکی میباشد. آلبانی دارای منابع طبیعی همچون معادن زغال سنگ و فلزاتی چون کروم، مس و نیکل است. مهمترین محصول کشاورزی کشور گندم است و کشاورزی یکی از شغلهای پررونق آلبانی میباشد. آلبانی به لحاظ تولید کرومیت در جهان مقام سوم را دارا میباشد. وجود کوهستانهای زیاد، و هوای مناسب و درنتیجه چراگاههای سرسبز موجب رونق دامپروری در این کشور گشتهاست، محصولات کشاورزی آن شامل غلات، نیشکر، توتون و سیبزمینی می باشد. صنایع نساجی، چرمسازی، غذائی، فلزی، شیمیائی و الکتریکی در آلبانی استقرار یافتهاند. آلبانیاییها بهدلیل بیکاری و به منظور بهبود شرایط زندگی مهاجرت زیادی به دیگر کشورها میکنند. مرکز اصلی آلبانیاییهای کاتولیک شهر دیترویت در آمریکا است که از اوایل سده بیستم، به تدریج شاهد مهاجرت آلبانیاییها است. تولید ناخالص داخلی این کشور ۱۹٫۷۶ میلیارد دلار است که ۲۱٫۷ درصد آن در بخش کشاورزی، ۲۰٫۳ درصد در بخش صنعت و ۵۸ درصد در بخش خدمات تولید میشود. نیروی کار این کشور را یک میلیون و ۹۰ هزار نفر تشکیل میدهد که البته ۳۵۲ هزار مهاجر نیز در این کشور به عنوان نیروی کار مشغول فعالیت هستند. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در این کشور ۱۳ درصد است اما برخی منابع تا ۳۰ درصد هم گزارش کردهاند. یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. نرخ تورم در این کشور سه درصد است. فراوردههای صادراتی این کشور شامل منسوجات و پاپوش، آسفالت، آهن و سنگ آهن، نفت خام، سبزیجات، میوه و تنباکو است که به کشورهای ایتالیا (۶۷٫۷ درصد)، صربستان و مونتهنگرو (۵٫۸ درصد) و یونان (۴٫۵ درصد) صادر میشود. واردات این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات، مواد غذایی، منسوجات و مواد شیمیایی است که از کشورهای ایتالیا (۳۲٫۱ درصد)، یونان (۱۷٫۷ درصد)، ترکیه (۸٫۱ درصد) و آلمان (۷٫۵ درصد) وارد میشود. آلبانی سالانه بیش از چهار میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکند که بطور کامل توسط نیروگاههای آبی تولید میشود. مردم بیشینه مردم آلبانی از تیرهَ آلبانیایی هستند و به زبان آلبانیایی سخن میگویند که شاخهای مستقل از زبانهای هندواروپایی است. گویشوران این زبان به دو گویش توسک (Tosk) و گگ (Gheg) سخن میگویند. در آلبانی اقلیتهایی از نژادهای یونانی، صرب، مقدونیایی، بلغار، بوسنیایی، ایتالیایی، ولاش و کولی زندگی میکنند. دین بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱ آلبانی ۵۸.۷۹ درصد مردم این کشور مسلمان (۵۷ درصد سنی و ۲ درصد بکتاشیه) و ۱۷.۰۶ درصد مسیحی (۱۰ درصد ارتدوکس و ۷ درصد کاتولیک) هستند و ۲۴ درصد نیز بیدین هستند یا از مذهب دیگری پیرو میکننند. البته کلیسای ارتدوکس این سرشماری را رد کرده و معتقد است ۲۴ درصد مردم کشور ارتدوکس هستند.[۱۰] پیش از جنگ جهانی دوم حدود ۷۰ درصد مردم مسلمان، ۲۰ درصد ارتدوکس و ۱۰ درصد کاتولیک بودند. یک تحقیق در سال ۲۰۲۰ نشان داده فقط ۳۹ درصد مردم آلبانی معتقدند مذهب نقشی مهم در زندگی دارد. تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۲ هم نشان میدهد حدود ۶۵ درصد از مسلمان کشور به هیچ فرقهای تعلق ندارند. فرهنگ در دوره معاصر، پس از عقبنشینی عثمانیها دو گرایش ملی در بین آلبانیاییها شکل گرفت. یک گرایش به دنبال زندهسازی ملیگرایی پیش از اسلام با ویژگیهای مسیحی آن بود. گرایش دوم رویکردی به ملیگرایی پیش از اسلام داشت و بر هویت ایلیری، مسیحی و اسلامی تأکید میورزید. هویت ایلیری برای مسلمانان و مسیحیان ملیگرا مهمتر از دین بود. |
About us|Jobs|Help|Disclaimer|Advertising services|Contact us|Sign in|Website map|Search|
GMT+8, 2015-9-11 20:14 , Processed in 0.201208 second(s), 16 queries .